جمعه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۱
اسلام(يا در كل دين) چيست؟ مدت زيادي فكر ميكردم دين يك توهم جمعي است كه آدمها براي فرار از واقعيت ميسازند؛ واقعيتي كه ترسناك، خشن، و بدتر از همه، پوچ است. اما اين واقعيت را چطور شناخته بودم؟ اصلا چطور ميشود ادعا كرد كه آنچه من فكر ميكنم واقعيت است و مثلا همان توهم خرافهآميز جمعي واقعيت نيست؟ «واقعيت» در دنياي مدرن پيوند خيلي محكمي با Science دارد. واقعيت چيزها معمولا تا با تجربهي علمي سنجيده نشوند پذيرفته نميشود، و چيزهايي كه از اين محك سربلند بيرون نيايند در حد داستان و تخيل باقي ميمانند. تفاوت بين Fact و Fiction را تنها تجربهي علمي مشخص ميكند. شايد بتوان ادعا كرد اصليترين آموزههاي مدرنيسم دو چيزند: نقد دائمي و هميشگي، كه بيشتر جنبهي انكاري و نفيمحور مدرنيسم است، و تجربهي علمي، كه شايد تنها جنبهي وجودي و اثباتمحور مدرنيسم باشد. اما اينجا به يك اشكال ذهني برميخورم: از كجا واقعيت خود «تجربهي علمي» را دريابم؟ اگر «اثبات همه چيز نيازمند تجربه كردن است»، اثبات خود اين جمله از كجا ميآيد؟ آيا «ساختار ذهني و عقلاني انسان» اين جمله را القا ميكند؟ اگر چنين ادعايي پذيرفتهباشد پس فرق تجربهگرايان با دينداراني كه ادعا ميكنند دين بر مبناي «فطرت» بشر استوار شده چيست؟ آيا خود تجربهگرايي، و در نتيجه مدرنيسم، يك دين جديد نيست كه خرافههاي آن به يكي، آن هم «حقانيت هميشگي تجربهي علمي» تقليل داده شدهاست؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی
-
▼
2002
(15)
-
▼
ژوئیهٔ
(8)
- «آقا خيلي پروپا قرص مينويسي... من از اين چيزها سر ...
- نوشته زير را از كتاب زمين انسانها، اثر آنتوان دو س...
- اين متن زير نفهميدم چرا اين طوري شد. يك نقد و نظر ...
- يك نظر ديگر دربارهي مطالب اين چند روز اخير از <"b...
- اين صورت مكاتبهي من با يك دوست وبلاگنويس است، كه...
- منظورم از متن زير چيست؟ ميخواهم بگويم بدون پيشفر...
- اسلام(يا در كل دين) چيست؟ مدت زيادي فكر ميكردم دي...
- اگر اينجا وب است، پس لابد من هم عنكبوتم. با هشت دس...
-
▼
ژوئیهٔ
(8)
0 comments:
ارسال یک نظر