یکشنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۴

پيامی به مهدی کروبی

جناب آقای کروبی، چندی پيش آقای عماد الدين باقی اعلام کردند که در رقم صدهزار يا هفتادهزار شهيد که شما و آقای خمينی در ايام پس از انقلاب اسلامی به نظام شاهنشاهی نسبت داده بوديد اغراق شده بوده و رقم واقعی در حدود سه الی چهار هزار نفر است. لطفا در اين مورد توضيح دهيد.

همچنين، در مورد طرح توزيع پول نفت، که اخيرا در مصاحبه ی شما با روزنامه ی شرق اعلام شد، بسيار طرح خوبی است و ظاهرا ريشه ی اين طرح به سازمان مديريت و برنامه ريزی در زمان آقای ستاری فر برمی گردد، اما چند نکته ی ظريف برای تکميل اين طرح فوق العاده خوب خدمتتان عرض می کنم:

1. ريشه ی فساد و همچنين ريشه ی استبداد در ايران اکنون پول نفت است که بدون نظارت مردمی در اختيار حکومت مرکزی قرار دارد. اگر شما بتوانيد اين طرح را با حمايت مردمی اجرا کنيد، پا روی گلوی استبداد نهاده ايد. اما برای تکميل اين طرح لازم است نظام مالياتی قدرتمند و سالمی مستقر شود. در اکثر کشورهای اروپايی ماليات بر مصرف يا VAT محل اصلی درآمد دولت است. تمام اجناس يک قيمت بدون ماليات دارند و به محض خريد، ميزان ماليات(که بنا به نوع جنس متفاوت است و اجناس ضروری ماليات کمتر و اجناس تجملی ماليات بيشتر دارند) به قيمت جنس افزوده می شود، و فروشنده موظف است مجموع اين مالياتهای بر مصرف را به دولت تحويل دهد. فوايد اين کار، آن است که توليد مشمول ماليات نيست و تشويق می شود در حالی که مصرف، و بخصوص مصرف کالاهای لوکس مشمول مالياتهای سنگين می شود. بدين ترتيب مردم به توليد گرايش می يابند.

2. برای آن که مالياتهای مأخوذه هم مثل زمان شاه صرف خريدهای نظامی سنگين و طرحهای بلندپروازانه به سمت تمدن بزرگ نشود، يا مانند الآن صرف توسعه بيهوده و جنجال برانگيز طرحهای هسته ای، لازم است طرح ديگری به طرح فعلی ضميمه شود، و آن «مصرف قسمت عمده ی ماليات در محل اخذ آن» است. برای مثال ماليات اخذ شده از يک محله شهر تهران، بايد تا حدود 90 درصد در همان محله صرف شود و 10 درصد بقيه به شهرداری منطقه اختصاص يابد، و در شهرداری منطقه نيز 90 درصد درآمدها در همان منطقه و 10 درصد به شهرداری کل برسد. در نهايت، دولت مرکزی بخش بسيار کوچکی از درآمدهای مالياتی را دريافت خواهد کرد که به خاصه خرجی و بلندپروازی و «کمک به مردم مظلوم فلسطين» نمی رسد و بواقع خرج کارهای ضروری مردم ايران خواهد شد؛ پس ريشه ی استبداد به طور طبيعی در اثر اين اصلاح اقتصادی خشک خواهد شد. مزيت ديگر اين طرح آن است که رغبت مردم به دادن ماليات، و حتی کمکهای اضافه افزون خواهد شد چرا که اين پولها در محل زندگی آنان و جلوی چشم خرج می شود نه در راه تبليغ اسلام در گوآتمالا.

3. طرح مورد نظر شما شايد تا چندی پيش ممکن نبود، اما اکنون به يمن رشد سيستمهای اطلاعاتی الکترونيکی ممکن شده است. پس بايد رشد و توسعه ی دانش کامپيوتر و شبکه های کامپيوتری در جهت اين طرح مد نظر شما باشد، و اندک اندک اقتصاد الکترونيکی در کشور رشد يابد.

4. همچنين، برای اين که اين طرح مشوق رشد بيشتر جمعيت نباشد، بايد آن را تنها محدود به دوره ای خاص کرد. شما خود نيز اشاره کرده ايد که هر فرد ايرانی بالای 18 سال مشمول اين طرح خواهد بود.

در نهايت، بايد عرض کنم که بنده سال گذشته طرح مشابهی را به چند مرکز فرستادم و پاسخ شنيدم که چنين طرحی پيش از من داده شده است. به هر صورت، بهتر است به منشأ و مبدأ اين طرح نيز اشاره کنيد تا گمان نکنند از طرحهای دم انتخاباتی است.

چهارشنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۸۴

پيامی به دکتر معين

آقای دکتر، به نظر من شما بايد يک شعار محدود انتخاب کنيد و قول بدهيد بر سر آن مقاومت نامحدود، حتی تا پای جان داشته باشيد. اگر آقای خاتمی بر سر شعار «اختيارات رئيس جمهور» يا «لغو نظارت استصوابی» مقاومت نامحدودی نشان می داد، وضع ما امروز بهتر می بود.
شعار شما بايد در حيطه اختيارات باريک رئيس جمهوری اسلامی ايران باشد. همچنين شعار شما بايد مشخص، غيرقابل تفسير و چالش بر انگيز در جهت اصلاح امور باشد؛ پس لطفا شعاری در رده های کلی و مبهم و تفسير پذير، مانند «جامعه مدنی» يا «حزب گرايي» يا «اصلاحات» ارائه نفرماييد که مصادره به مطلوب می شود و حتی اگر نشود، امروزه معلوم شده اين جور شعارها در حد و اندازه ی دهان رئيس جمهور نيست و تنها رهبری است که حق دارد اين گونه جهت گيری های کلی را برای نظام جمهوری اسلامی تعيين کند
.در ضمن بهتر است بعد از تائيد صلاحيت احتمالی اين شعار را اعلام کنيد که ترس رد صلاحيت باعث گنگ شدن و بی مفهوم شدن شعار شما نشود!
شعار درست خيلی مهم است آقای دکتر، اميدوارم به اين موضوع هم فکر کرده باشيد، که چرا شعارهای بی خاصيت و مبهم آقای خاتمی هيچ دردی را دوا نکردند، ولی يک شعار مشخص و غيرقابل تفسير «قانونگرايی» تغيير بسياری ايجاد کرد.

بايگانی