طبقهبندي وبلاگها
الف) مخاطب: ممكن است آدم از خودش بنويسد ولي تابحال وبلاگي نديدهام كه نويسنده براي خودش بنويسد. البته بايد در نظر داشت كه وبلاگي كه كسي تنها براي خودش بنويسد مثل مقولات ماوراءالطبيعي است كه نميتوان نبودنش را اثبات كرد، چون خصلتش اين است كه ما آن را نميبينيم، و اين معادل آن نيست كه وجود نداشتهباشد.
1) وبلاگ ممكن است واگويههاي دروني آدم باشد(درونگرا). ممكن است گزارشي باشد كه از خودمان ميدهيم(برونگرا). و يا ممكن است تركيبي از اين دو باشد. در هر صورت وبلاگهاي اينگونه مخاطب محور نيستند؛ نه به اين مفهوم كه مخاطب كمي دارند يا نويسنده براي خودش مينويسد، بلكه مخاطب آنها كسي است كه به هر دليل شخصيت فرد نويسنده برايش جالب باشد. اين وبلاگها «من محور» هستند. چند وقت پيش خورشيد خانوم، در پاسخ به اعتراض مخاطباني كه به تغيير سبك او ايراد ميگرفتند، به كسي مربوط نيست من عوض شدهام، اگر دوست نداريد اينجا نياييد «اينجا وبلاگ من است». اين جور وبلاگها نظرخواهي ندارند. حتي به ايميلي كه ميزنيد پاسخ داده نميشود يا اثري بر نوشتههاي وبلاگ نميگذارد. اين امر ممكن است دلايل خاص خودش را داشته باشد. نداي منسجم چند وقت پيش نوشت مدتي ايميلهايم را نميخواندم چون سيستم فحشخوريم دچار اسهالخوني شده بود! خورشيد خانوم هم قبلا دليل نظرخواهي نگذاشتن را توضيح دادهاست.(متاسفانه آرشيوش خراب است!)
2) نويسندهي وبلاگ ممكن است يك مخاطب ايدهآل براي خودش داشته باشد. اين مخاطب ميتواند واقعي يا ذهني باشد. اين جور وبلاگها ممكن است شما را مورد خطاب قرار دهند ولي حتي منظورشان را هم نفهميد! ممكن است با مجموعهاي از فرضيات ذهني روبرو شويد كه هرگز با آنها موافق نيستيد ولي نويسنده جوري بر پايهي اين فرضيات متنش را نوشته گويي براي شما بديهي هستند. ممكن است اين وبلاگها نظرخواهي داشتهباشند ولي اگر در قالب مخاطب ايدهآل آنها نگنجيد با نظرات شما يا برخورد سردي ميشود، يا برخورد خيلي گرم(از نوع خشن!) اين گروه از وبلاگها رايجترين نوع هستند. از وبلاگهاي سياسي و مذهبي(=ضدمذهبي) گرفته تا وبلاگهايي كه صرفا براي يك معشوق نوشته ميشوند(اگر باكره ميتوانست وبلاگش را به معشوقش معرفي كند چنين وبلاگي ميشد. حال يك عاشق بغض كرده را تصور كنيد كه در لحظهي خداحافظي ميخواهد بگويد «باكره دات بلاگسپات دات كام»!) گروهي از وبلاگها هم تخصصي هستند و هر مخاطبي نميتواند از آنها استفاده كند.
3) وبلاگهاي مخاطبمحور. اين وبلاگها اصلا نوشتهميشوند كه مخاطب داشتهباشند. شبيهترين وبلاگها به متون ژورناليستي. تنوع اين وبلاگها هم خيلي زياد است. ظاهرا چون ژورنال سكس در ايران مجاز نيست بيشترين مخاطبها را در بين وبلاگهاي ژورناليستي اين وبلاگها دارند. نوع خبري، داستاني، نقد فيلم، مقاله سياسي و انواع مختلف ديگر هم ديدهميشوند. ژورناليسم كلا با نظرخواهي همزمان خيلي جور نيست. نويسندهي حرفهاي اغلب دوست دارد متكلم وحده باشد، چون متن ژورناليستي خوب متني است كه مقدار زيادي ادعاهاي اثباتنشده و نامتعارف داشتهباشد كه بر سر مخاطب كوبيدهميشوند. اين وبلاگها نظرخواهي ندارند يا نظرخواهيشان مثل سنت نامهنوشتن به نويسنده و سؤال پرسيدن از اوست. اگر شما در چنين وبلاگي نظر بنويسيد و نويسنده وقت كافي داشته باشد حتما به شما جواب خواهد داد، چرا كه شما با نظرتان به نوعي به جنگ سلطهي ژورناليستي او بر متن رفتهايد.
4) وبلاگهاي تعاملي(inter active) اين وبلاگها را تنها براي اين نميخوانيد كه ببينيد نويسنده چه گفته، بلكه ميخواهيد در آنجا نظر بدهيد و نظرات بقيه را هم بخوانيد. اگر وبلاگ پربينندهاي داشتهباشيد و كمكم از ژورناليسم به تعامل با مخاطب پيش رفتهباشيد، مطمئن باشيد با نوشتن هر جملهي چرندي نظرخواهي پرباري خواهيد داشت! «ما مهره نيستيم» بعد از نمايش فلش معروفش(مونا) به اين سو رفتهاست. وبلاگ Me, Myself & Ehsan به وبلاگ You, Friends & Ehsan تبديل شدهاست و عملا عدهاي منتظرند نويسنده وبلاگش را بروز كند تا نظرشان را بنويسند؛ و ايشان هم گفتهاست كه نوشتههاي نظرخواهي را بهتر از اصل نوشتهي خودش ميداند. اين نوع وبلاگ تنها نوعي است كه وجودش فقط با نظرخواهي ممكن ميشود، و بدون تكنولوژي آنلاين وجودش محال است.
دربارهي طبقهبندي وبلاگها بر اساس زمان و موضوع روزهاي بعد خواهم نوشت.
0 comments:
ارسال یک نظر