چهارشنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۴

Geist

چند وقتي است كه حس مي‌كنم مملكت دارد رو به تعطيلي مي‌رود، عين زنگ آخر‌هاي مدرسه كه همه، از مدير و معلم گرفته تا دانش آموز و فراش، تند تند خودشان را جمع و جور مي‌كردند تا از مدرسه بيرون بروند و چراغ‌ها را خاموش كنند...
(اصل مطلب را در وبلاگ علی قديمی بخوانيد)

بايگانی