میدانم که بر و بچههای بسيجی در دنيايی متفاوت از دنيای من زندگی میکنند، و پيشفرضها و طرز نگاه آنان به قدری متفاوت است که گاهی نقطهی مشترک برای آغاز گفت و گو به سختی پيدا میشود. اما حتی اگر بخواهم از زاويهی نگاه آنان و با فرضيات آنها به قضيهی جنگ هشتسالهی ايران و عراق نگاه کنم، از بسياری از چيزها سر در نمیآورم: چرا جنگی بين دو ملت مسلمان در گرفت که هر دو مستعدترين کشورهای خاورميانه برای رشد، و به هر دليل، هر دو دارای بيشترين دشمنی با اسرائيل بودند؟ مگر برادران بسيجی ادعا ندارند که دشمن اصلی چيزی است به نام «صهيونيزم بينالملل»، چطور هشت سال اين صهيونيزم بينالملل همهی رهبران محبوب شما را سرکار گذاشت تا برادران مسلمان و ضدصهيونيست خود را بکشيد؟ چرا وقتی صدام حسين بعد از حملهی اسرائيل به جنوب لبنان پيشنهاد صلح و ايجاد جبههی واحد عليه اسرائيل داد بنيانگذار فقيد انقلاب نپذيرفت تا شش سال بعد از آن مجبور به نوشيدن جام زهر شود، آن هم بدون هيچ زيانی برای منافع «صهيونيزم بينالملل» و بدون هيچ نتيجهی مفيد برای اسلام، انقلاب و ايران؟
برادران، دوستان عزيز، آقايان و خانمهای محترم: فکر نمیکنيد نبايد هميشه چشمبسته به چنين رهبرانی اطمينان کرد؟
جالب وقتی است که يک ناظر خارجی هشت سال از تاريخ ما را در يک صفحه خلاصه میکند(اصل انگليسی - ترجمهی فارسی) و آخر نتيجه میگيرد «جنگ برای ايران فقط هزينهی سنگين انسانی و مادی نداشت، جنگ باعث شد آتش شور و هيجان انقلاب اسلامی را تا حد زيادی فروکش کند، و ايرانيان توانايیهای رهبران روحانیشان را به طور جدیتری مورد پرسش قرار دهند... جنگ ايران و عراق ميراث دردناکی به جای گذاشتهاست. کمتر جنگی در دوران مدرن چنين دراز، چنين خونبار و چنين بيهوده بودهاست.»
و حالا رهبر جديد هم دربارهی مسائل هستهای میفرمايند ملتها تحت فشار شکوفا میشوند! لابد شکوفايی جديد ما هم به نام اسلام است و به کام اسرائيل.
3 comments:
سلام
جنگ ایران وعراق بسیاروحشت ناک بود.ولی بدون دستاورد هم نبود.دستاوردهایی که درمیان مصیبت هاوسختی هاگم می شود
صحبتهای شما درست ولی هیچ ربطی به بسیجی ها ندارد . داداش جان مگر بسیجیها جنگ را شروع کردند؟ بسیجیها در جنگی که شروع شده بود از ناموس تو و برادرهایت دفاع کردند. مشکل حرف امام هم و اقایون به بسیجی ها مربوط نمی شه.شما میگی بسیجی ها جه می کردند؟ جان خود را از دست دادند برای چه؟ برای شهرت یا برای مقام یا برای لشکرگشایی و تصاحب زمینهای عراق. همه اش عشق به مملکت و ناموس شما بود برادر جان. حرفتان بی ربط بود. اوکی؟ برادر حداد
دوست عزيز ناشناس، من هم نگفتهام که بسيجیها جنگ را شروع کردهاند. احترام بسيار زيادی برای نيروهای داوطلب و نظامی که از ميهن من در طول اين جنگ دفاع کردهاند دارم و از اين جهت بحثی ندارم. همين الآن هم اگر بیدرايتی و حماقت سياستمداران کشور را به جنگ بکشاند، نيروهای ميهندوست چارهای به جز جنگيدن برای کشور خود ندارند. اما رهبران ايران نمیتوانند تا ابد با گره زدن اشتباهات فاحش خود در ميدان سياست و ديپلوماسی به فداکاریها و جانبازیهای غيرقابلانکار رزمندگان، از پاسخگويی به سوآلات تاريخی اجتناب کنند. صحبت من هم با رزمندگان و بسيجیهای آن زمان نيست با «بچههای بسيجی» است که هنوز از درست بودن آن هشت سال جنگ دفاع میکنند، بدون آن که توجه کنند رهبران کشور موقعيت پايان دادن به آن را داشتند. میخواهم بگويم هرگز نمیتوانيم به رهبران خودمان چشمبسته و از سر ارادت اطمينان کنيم و از نقد جدی عملکرد آنان به بهانهی تقدس و دين و فداکاری رزمندگان بدون توجه باشيم.
اما تا آنجا که با بسيجیها مراوده داشتهام، هيچ يک حاضر نيستند اشتباهات رهبری ايران را بپذيرند و حتی نقد از سر دلسوزی را هم نمیپذيرند. صحبت من با برادران بسيجی در اينجاست، نه در فداکاری آنان که در ميدان جنگ از کشور دفاع کردند.
ارسال یک نظر