دائم پيشرفت میکنند. قبلاٌ کسی که هتاک ناميده میشد (يعنی بسيار هتککننده، کسی که حرمتها را بسيار و مکرر میدرد) حتی فتوا برای کشتن نمیخواست. خوناش هدر بود.
حالا میگويند «هتاک را محاکمه کنيد!» مبارک است. کلی دهانهای مبارک کف کرد تا به اينجا رسيديم. اما با يک هتک، کسی هتاک نمیشود. محاکمهاش هم کنند آن جور که شما دلتان میخواهد و دلتان خنک میشود به صلابهاش نمیکشند؛ چه فايده؟
خنکی دل شما جای ديگری است، برويد بيابيدش.
اما عجب کينهورزند اينها. کامنتی گذاشتم زير نوشتهشان که «خواهران! برادران! بر مردم ببخشاييد تا خدا بر شما ببخشايد!» و ضميمهاش اين آيات قرآن که «بشتابيد به سوی آمرزشی از سوی پروردگارتان و بهشتی که پهنايش آسمانها و زمين است و فراهم آمده برای پرهيزکاران، آنان که در آسانی و سختی میبخشند و فروخورندگان خشم و گذرندگان از مردم، و خدا نيکوکاران را دوست دارد» (سوره 3 آيات 133 و 134). کامنت من را منتشر نکردهاند و کامنت کسی را منتشر کردهاند که با عنوان «شريعت» نوشته «سزاي دزدي از مال مردم قطع دست است حال كسي كه ابروي مومني را سرقت كند با او چه بايد كرد جز قطع دست اين كافر خدانشناس»! نمیدانم برای اين تورم غيرت و هوس خون چه درمانی هست.
- کامنت برای پشت فيلتر